اغاز...

 

                   به حكمت مينويسم با قلم،خوش كه چون مطلب بخواني گو خوري نوش

بگويم اي بشر تايمت گذشته اگر عاقل شدي جات تو بهشته

تو كه خنده زني بر بيت بي عيب كمي اگاه شو از علم در غيب

كه دنيا فاني و انسان نماند دراين وادي ره نيكو بماند

اگر نيكي كني در راه دادار  تو را دورت كند از جنس نادار

سخن كم ميكنم حكمت زياد است  جواب خوش دلي گويا ثواب است

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

تو حكمت خواهي اندر شعر بينيبه پايان ،گفته ها شد نقطه چيني

مثال كوزه گر اندر بيان استبدين غم ها دل ما هم گران است

اگر انسان شدي حكمت همين استكه تنها يار تو حق معين است

تو كه منحل كني اين حكم قاضيبسان تشنه لب اندر نيازي

بگو اين نكته را روزي دو چندانكه ما انسان شديم از لطف يزدان

گه بپردازيم كار بندگيحق نگه دار شما در سايت راه زندگي

 


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

با كدامين خط نويسم رنج دل راكه بس اتش زند در كنج دل ها

زغفلت از بر عمري برفتيمكه تا اخر همه همچون درختيم

بدانيم در كدامين راه حق بودوليكن جسم ها راحت طلب بود

چرا در خواب رد شد زندگانيچرا در زيستن چون مردگانيم

مگر جز راه را بايد برفتنحواس زندگان محو تماشاي چه رفتن

محول شد نويسم كاروبار بندگيتا بخواني شرح دل در سايت راه زندگي